مقاله پژوهشی (کمی )
لیلا جلالی؛ مهتاب جعفری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی بهسازی منابع انسانی در رابطه بین مدیریت دانش بر عملکرد شغلی معلمان متوسطه دوم شهر کرج میباشد. پژوهش حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، از دسته پژوهشهای همبستگی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش معلمان متوسطه دوم شهر کرج به تعداد 7690 نفر میباشد. با استفاده از فرمول تاباکینگ 200 نفر ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی بهسازی منابع انسانی در رابطه بین مدیریت دانش بر عملکرد شغلی معلمان متوسطه دوم شهر کرج میباشد. پژوهش حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، از دسته پژوهشهای همبستگی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش معلمان متوسطه دوم شهر کرج به تعداد 7690 نفر میباشد. با استفاده از فرمول تاباکینگ 200 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از بین معلمان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای آموزش و بهسازی منابع انسانی ولبا و جانسن (2010)، مدیریت دانش لاوسون (2003)، عملکرد شغلی پاترسون (1990) که دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند، استفاده شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی، تحلیل مسیر، مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). بین بهسازی منابع انسانی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). بین مدیریت دانش با بهسازی منابع انسانی رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نیز نشان داد که متغیر بهسازی منابع انسانی نقش واسطهای را در تاثیرگذاری مدیریت دانش بر عملکرد شغلی داشت (05/0≥p). در مجموع، میتوان نتیجه گرفت که بهبود و توسعه مدیریت دانش و آموزش و بهسازی منابع انسانیمی تواند به شکل مستقیم منجر به افزایش سطح عمکرد شغلی معلمان میشود.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
رحیمعلی نصیری؛ حسین عباسیان؛ بیژن عبدالهی؛ حسن رضا زین آبادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای ایجاد یک مدرسۀ کارآفرین انجام شده است. روش این پژوهش از نظر ماهیت دادهها از نوع آمیخته با طرح اکتشافی و از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شده است. در بخش کیفی، دادهها از طریق ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگویی برای ایجاد یک مدرسۀ کارآفرین انجام شده است. روش این پژوهش از نظر ماهیت دادهها از نوع آمیخته با طرح اکتشافی و از نظر هدف کاربردی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهتدار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شده است. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته با 17 نفر از صاحبنظران که به روش نمونهگیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شده بودند، گردآوری گردید و برای تحلیل دادهها از روش کدگذاری استقرایی استفاده شد. در بخش کمی نیز، تحلیل عاملی تأییدی، شاخصهای توصیفی میانگین و انحراف معیار مورد استفاده قرار گرفت. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامۀ محققساخته با 43 نفر از صاحبنظران انتخاب شده به روش نمونهگیری هدفمند جهت اعتبارسنجی الگو نظرخواهی شد. یافتههای بخش کیفی پژوهش، 95 کد محوری مربوط به ویژگیهای مدرسۀ کارآفرین بود که در مرحلۀ کمی، پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه توسط نرمافزار PLS، دو مورد به دلیل داشتن بار عاملی کمتر از 4/0 از الگوی اولیه حذف شده و الگوی اصلاحشده با 93 ویژگی و با برازش مناسب، اعتبارسنجی و ارائه شده است.
مقاله پژوهشی (کمی )
اسماعیل کاظم پور؛ ام البنین رمجی؛ زهرا سلیم زاده کاکرودی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف رابطه رویکردهای مطالعه و هویت تحصیلی باخودپنداره دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کلاچای انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کلاچای به تعداد 981 نفر بود که تعداد 274 نفر به روش تصادفی خوشهای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از روش ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف رابطه رویکردهای مطالعه و هویت تحصیلی باخودپنداره دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کلاچای انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کلاچای به تعداد 981 نفر بود که تعداد 274 نفر به روش تصادفی خوشهای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد رویکردهای مطالعه تیت و همکاران (1998)، خودپنداره راجرز (1938) و هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008) بودند. روایی پرسشنامهها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. پایایی پرسشنامهها با روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای رویکردهای مطالعه 88/0، خودپنداره 80/0 و هویت تحصیلی 78/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. بدین صورت جهت آزمون فرضیههای تحقیق، ابتدا ازآزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها و تکنیک معادلات ساختاری بمنظور بررسی میزان تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد میان رویکردهای مطالعه با خودپنداره دانش آموزان با ضریب تأثیر 67/0 ومیان هویت تحصیلی با خودپنداره دانش آموزان با ضریب تأثیر 73/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
مقاله پژوهشی (کمی )
مهسا سوادکوهی قودجانکی؛ محمدرضا زربخش بحری
چکیده
مطالعه حاضر با هدف آزمون مدل علّی احساس تنهایی کاربران توییتر بر اساس سبک زندگی و سبکهای مقابلهای با استرس با میانجی گری وابستگی به شبکههای اجتماعی انجام شد. روش تحقیق توصیف-همبستگی بود. جامعه آماری کاربران توییتر شهر تهران که حداقل 2 سال از عضویت آنها در این فضا میگذشت بودند. تعداد 200 نفر بر اساس روش نمونه گیری هدفمند به عنوان ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف آزمون مدل علّی احساس تنهایی کاربران توییتر بر اساس سبک زندگی و سبکهای مقابلهای با استرس با میانجی گری وابستگی به شبکههای اجتماعی انجام شد. روش تحقیق توصیف-همبستگی بود. جامعه آماری کاربران توییتر شهر تهران که حداقل 2 سال از عضویت آنها در این فضا میگذشت بودند. تعداد 200 نفر بر اساس روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. آزمودنیها به پرسشنامههای اعتیاد به شبکههای اجتماعی احمدی و همکاران (1395)، احساس تنهایی راسل و همکاران (1980)، سبک زندگی میلر و اسمیت (1988) و سبکهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (1984) پاسخ دادند. روایی پرسشنامهها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شد. پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای سبک زندگی 88/0، سبکهای مقابلهای با استرس 80/0، احساس تنهایی 79/0 و وابستگی به شبکههای اجتماعی 78/0 برآورد شد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مشتمل بر الگوسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج نشان داد تمامی فرضیههای پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بودندسبک زندگی با ضریب تأثیر 52/0 و سبکهای مقابلهای با استرس با ضریب تأثیر 56/0 بطور غیر مستقیم با احساس تنهایی رابطه دارند.
مقاله پژوهشی (کمی )
علی پورصفر؛ نقی رعدی افسوران؛ حمید عبدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگیهای روانسنجی (ساختار عاملی، پایایی، و روایی) پرسشنامه تجربه دوره آموزشی (CEQ- 1997) (Wilson, et al, 1997) در میان دانشجویان دانشگاه گیلان میباشد. پژوهش حاضر، از حیطه پژوهشهای هنجاریابی است که در نیمسال اول تحصیلی 1401- 1400 در دانشگاه گیلان اجرا گردید. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان ورودی سالهای تحصیلی 1397 ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگیهای روانسنجی (ساختار عاملی، پایایی، و روایی) پرسشنامه تجربه دوره آموزشی (CEQ- 1997) (Wilson, et al, 1997) در میان دانشجویان دانشگاه گیلان میباشد. پژوهش حاضر، از حیطه پژوهشهای هنجاریابی است که در نیمسال اول تحصیلی 1401- 1400 در دانشگاه گیلان اجرا گردید. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان ورودی سالهای تحصیلی 1397 و 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بر روی 332 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان انجام گرفت. با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی هفت عامل برای پرسشنامه تجربه دوره آموزشی شناسایی گردید که 71 درصد از واریانس کل را تبیین میکند. به علاوه نتایج تحلیل عامل تاییدی روی گویه ها نشان دادکه تمامی گویه ها بار عاملی معنی داری بر عوامل خود داشتند و مدل ساختار هفت عاملی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. ضریب روایی ملاکی همزمان از طریق همبستگی بین هر یک از عاملهای مقیاس تجربه دوره آموزشی با متغیرهای ملاک (رضایت کلی از دوره و پیشرفت تحصیلی) که به لحاظ نظری به آن مرتبط بودند، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در مجموع یافتهها نشان داد که پرسشنامه تجربه دوره آموزشی (CEQ- 1997) از اعتبار مناسب برخوردار است.
مقاله پژوهشی (آمیخته)
سیدمحمد سیدکلان؛ عادل زاهد؛ مهدی معینی کیا؛ علی رضائی شریف
چکیده
بر اساس پژوهشهای پیشین، فرهنگ کیفیت به عنوان فرهنگ سازمانی غالب و خاص دانشگاهی در نظر گرفته شده است که با ارزشهای مشترک و تعهد نسبت به کیفیت توسط عوامل دانشگاهی معنا پیدا میکند. هدف پژوهش حاضر، طراحی و ارزیابی عوامل اثرگذار بر استقرار فرهنگ کیفیت در دانشگاه فرهنگیان بوده است. روش پژوهش آمیخته ...
بیشتر
بر اساس پژوهشهای پیشین، فرهنگ کیفیت به عنوان فرهنگ سازمانی غالب و خاص دانشگاهی در نظر گرفته شده است که با ارزشهای مشترک و تعهد نسبت به کیفیت توسط عوامل دانشگاهی معنا پیدا میکند. هدف پژوهش حاضر، طراحی و ارزیابی عوامل اثرگذار بر استقرار فرهنگ کیفیت در دانشگاه فرهنگیان بوده است. روش پژوهش آمیخته -اکتشافی دو مرحلهای (کیفی- کمی) بود. در بخشِ کیفی، با بهره گیری از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته 23 نفر از افراد خبرۀ دانشگاهی و موضوعی به شیوۀ هدفمند از مراکز آموزشی و پژوهشی در سال 1397 مورد مصاحبه قرار گرفتند. در ادامه و در بخش کمّی تعداد 462 نفر عضو هیأت علمی و غیرهیأت علمی به صورت نمونهگیری خوشهای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه فرهنگ کیفیت مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است، همچنین به لحاظ پایایی از روش همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ به منظور محاسبه تجانس درونی استفاده شد که بیانگر بالا بودن پایایی ابعاد و مؤلفه ها بر اساس تعداد عامل های استخراج شده از تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. یافتههای حاصل از تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول و دوم نشان داد که فرهنگ کیفیت از عوامل؛ "عناصر ساختاری/ مدیریتی"، "عناصر فرهنگی/ روان شناختی"، "رهبری"، "ارتباطات"، "اعتماد"، "تعهد و مسئولیت پذیری"، "مشارکت"، "توانمندسازها"، "اصلاح زیرساختها"، "نتایج و پیامدهای فرهنگ کیفیت"، تشکیل شده است و الگوی بومی آن برای استقرار در دانشگاه فرهنگیان دارای روایی سازه مناسبی است. در نتیجه، میتوان گفت که مدل ساختاری مورد بررسی از کیفیت مناسبی برخوردار است و مقادیر مشاهده شده خوب بازسازی شدهاند و مدل توانایی پیش بینی مطلوبی دارد.
مقاله پژوهشی (کمی )
سیروس قنبری؛ محسن احمدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رفتارشهروندی فردی در نوآوری سازمانی مدارس با میانجیگری تسهیم دانش در معلمان دوره ابتدایی بود. روش تحقیق توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر کرمانشاه به تعداد 1150 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 291 نفر با استفاده از ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رفتارشهروندی فردی در نوآوری سازمانی مدارس با میانجیگری تسهیم دانش در معلمان دوره ابتدایی بود. روش تحقیق توصیفی - همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر کرمانشاه به تعداد 1150 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 291 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی فردی شویبسکی (2014)، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004) و نوآوری سازمانی مدارس آمید و همکاران (2002) استفاده شد. پایایی و روایی ابزار با تکنیکهای آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی تعیین شد و مقدار پایایی به ترتیب برای رفتار شهروندی 90/0، تسهیم دانش 92/0 و نوآوری سازمانی 94/0 گزارش شد. جهت تحلیل دادهها از تحلیل مسیر تأییدی با استفاده از نرم افزار Lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که رفتار شهروندی فردی و تسهیم دانش معلمان اثر معنادار بر نوآوری سازمانی مدارس در سطح 05/0 دارد. رفتار شهروندی فردی به واسطه تسهیم دانش اثر معنادار بر نوآوری سازمانی مدارس در سطح 05/0 دارد. همچنین رفتار شهروندی فردی و تسهیم دانش قادر به تبیین 47% واریانس نوآوری سازمانی مدارس میباشد.