مقاله پژوهشی (کمی )
افسانه بابایی پرشه؛ فاطمه مصدقی نیک
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی با نقش تعدیلگر باورهای هوشی دانش آموزان انجام شد. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 295 نفر و دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی با نقش تعدیلگر باورهای هوشی دانش آموزان انجام شد. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری تحقیق را معلمان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 295 نفر و دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه شهرستان رودسر به تعداد 4006 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه تحقیق برای معلمان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان167 نفر و به روش تصادفی ساده بدست آمد.حجم نمونه تحقیق برای دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 216 نفر محاسبه شد.جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های باورهای هوشی بابایی(1377)، خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان(1999)، سواد اطلاعاتی یزدانی(1391) و مهارتهای ارتباطی کوئین دام(2004) استفاده گردید که روایی آنها توسط استاد راهنما و صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماریSpss استفاده شد.یافته های تحقیق نشان داد بین سواد اطلاعاتی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.بین مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.نتایج تحقیق نشان داد باورهای هوشی در رابطه سواد اطلاعاتی و مهارتهای ارتباطی معلمان با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان نقش تعدیلگر دارد.
مقاله پژوهشی (کمی )
مسعود رامرودی؛ مسلم میهن دوست؛ منصور بخت
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجیگری اشتراک دانش انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 190 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی– طبقهای از طریق پرسشنامههای امنیت شغلی (Neysi, 2002)، بالندگی سازمانی (Spides, 2007) و اشتراک ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجیگری اشتراک دانش انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی–همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 190 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی– طبقهای از طریق پرسشنامههای امنیت شغلی (Neysi, 2002)، بالندگی سازمانی (Spides, 2007) و اشتراک دانش (Bohlool, 2013) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرمافزارهای SPSS21 و Smart PLS استفاده شد. یافتهها نشان داد که امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد، اشتراک دانش بر بالندگی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد، امنیت شغلی بر بالندگی سازمانی با میانجیگری اشتراک دانش اثر مثبت و معناداری دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وقتی اعضای هیئت علمی احساس امنیت شغلی مطلوبی داشته باشند به اشتراک دانش خود با دیگران میپردازند که پیامد آن بالندگی سازمانی مطلوب دانشگاه است.
مقاله پژوهشی (کمی )
مدیریت آموزشی
سجاد شهسواری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل موثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی با تاکید بر رویکرد تربیت گرایانه انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی در قالب روش سوات(SWOT) بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مقالات و تحقیقات نزدیک به این موضوع با تاکید بر منابع محتوایی 5 سال اخیر بوده است که توسط بانک های اطلاعاتی نمایه شده است. ابزار مورد استفاده، چک ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل موثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی با تاکید بر رویکرد تربیت گرایانه انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی در قالب روش سوات(SWOT) بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مقالات و تحقیقات نزدیک به این موضوع با تاکید بر منابع محتوایی 5 سال اخیر بوده است که توسط بانک های اطلاعاتی نمایه شده است. ابزار مورد استفاده، چک لیست محقق ساخته عوامل موثر بر مدیریت آموزش بود. با استفاده از آمار توصیفی به ارائه جدول های مربوط به عوامل موثر بر مدیریت آموزش در سازمان های آموزشی در دو دسته عوامل بیرونی و درونی و همچنین تحلیل عوامل استراتژیک(SFAS) پرداخته شد. یافته های این مطالعه نشان داد عدم توجه به خلاقیت، نوآوری و رشد فکری فراگیران، حضور اساتید، مربیان و معلمان ناآشنا با مباحث تعلیم و تربیت، عدم شکوفایی استعدادهای فراگیران در محیط آموزشی، تاکید بیشتر بر دروس نظری و تکالیف پرحجم و عدم انگیزه دهی و حرکت بخشی به فراگیران از موانع و عوامل اصلی در مدیریت آموزش در سازمان می باشند. لذا برای برنامه ریزی و کاهش اثرات نامطلوب این عوامل می توان از راهکارهایی نظیر استفاده از فناوری های جدید در آموزش، افزایش کیفیت برنامه ها و خدمات پشتیبانی، تجهیزات و فضای آموزشی، افزایش کیفیت سطح علمی اساتید، مربیان، معلمان و فراگیران، آسیب شناسی مستمر آموزشی و متناسب بودن نسبت اساتید، مربیان و معلمان به فراگیران استفاده نمود.