مدیریت آموزشی
حسین رحیمی کلور؛ ایمان قاسمی همدانی؛ وحیده ابراهیمی خراجو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده مدیریت مشارکتی در روابط بین تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر رفتارشهروندی سازمان با نقش میانجیگری بیادبی در محیط کار انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. با توجه به اعلام آمار سایت دانشگاه محقق اردبیلی، کارکنان این دانشگاه شامل ۴۰۰ نفر هیئت علمی و ۳۹۱ ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکننده مدیریت مشارکتی در روابط بین تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر رفتارشهروندی سازمان با نقش میانجیگری بیادبی در محیط کار انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – پیمایشی است. با توجه به اعلام آمار سایت دانشگاه محقق اردبیلی، کارکنان این دانشگاه شامل ۴۰۰ نفر هیئت علمی و ۳۹۱ نفر کارکنان مدیریتی بوده که براساس فرمول کوکران ۲۵۹ نفر به عنوان نمونه برآورد گردید که از این کارکنان، حدود ۲۰۰ نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به گویههای پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محققساخته برگرفته از مطالعات جانسون و وبستر (۲۰۱۰)، کورتینا و همکاران (۲۰۱۰)، پوداسکف و همکاران (1990) و وبستر و اسمیت (201۹) بوده است. دادهها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که اخلاق تاریک شخصیت به طور مستقیم بر رفتار شهروندی سازمانی و بیادبی در محیط کار، همچنین بیادبی در محیط کار بر رفتارشهروندی سازمانی و نهایتاً مدیریت مشارکتی بر رفتارشهروندی سازمان تأثیر معناداری دارد. و بیادبی در محیط کار رابطه بین اخلاق تاریک شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی را میانجیگری کرده و مدیریت مشارکتی نیز رابطه بین مثلث تاریک شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی را تعدیل میکند.
مدیریت آموزشی
امید عشاقی؛ میترا عزتی؛ کیوان صالحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع اجرای بهینه ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن انجام شده است. بدین منظور با بهرهگیری از ظرفیت رویکرد پژوهش کیفی و روش گروههای کانونی، به شناسایی موانع پدیده مورد مطالعه پرداخته شد. دادهها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی و مصاحبه کانونی با 4 گروه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع اجرای بهینه ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن انجام شده است. بدین منظور با بهرهگیری از ظرفیت رویکرد پژوهش کیفی و روش گروههای کانونی، به شناسایی موانع پدیده مورد مطالعه پرداخته شد. دادهها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی و مصاحبه کانونی با 4 گروه کانونی (شامل 20 نفر) از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی شرکت ملی گاز ایران گردآوری شد و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل گردید. تحلیل دادهها به شناســایی 138 گزاره مفهومی، 21 مضمون پایه و 5 مضمون اصلی شامل "موانع فردی"، "موانع سازمانی"، "موانع آموزشی"، "موانع مدیریتی" و "موانع محیطی" منتج گردید. با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند ارزشیابی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند ارزشیابی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
مدیریت آموزشی
سمیرا مستعلی؛ علی اکبر خسروی بابادی؛ کامبیز پوشنه؛ عباس خورشیدی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی پارادایمی توسعه فرهنگ عمومی در برنامه درسی دوره ابتدایی با رویکرد داده بنیاد است. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان و خبرگان حوزه مطالعات برنامه درسی و علوم اجتماعی بودند که انتخاب آن ها به صورت هدفمند ، از نوع گلوله برخی انجام گرفت. داده های پژوهش از طریق مطالعه گستره نظری پژوهش و مصاحبه با خبرگان جمع ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی الگوی پارادایمی توسعه فرهنگ عمومی در برنامه درسی دوره ابتدایی با رویکرد داده بنیاد است. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان و خبرگان حوزه مطالعات برنامه درسی و علوم اجتماعی بودند که انتخاب آن ها به صورت هدفمند ، از نوع گلوله برخی انجام گرفت. داده های پژوهش از طریق مطالعه گستره نظری پژوهش و مصاحبه با خبرگان جمع آوری شدند. در مجموع با 12 نفر از خبرگان مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد و پژوهشگر در داده ها به اشباع نظری رسید. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل استراوس کوربین استفاده شد که الگوی مذکور پس از مرحله کدگذاری باز ، محوری و انتخابی به صورت پارادیمی در 5 بعد شرایط علی، شرایط زمینه ای، راهبردها، شرایط مداخلهگر، پیامدها و مشتمل بر 17 مؤلفه ضرورت و نیاز ها، اهداف و مقاصد برنامه، ایدئولوژی حاکم برجامعه، مبانی برنامه ریزی درسی، رویکرد برنامه، مواد و منابع یادگیری، فضا (مکان)، زمان، عوامل سازمانی، مشارکت والدین، یادگیری ضمنی (برنامه غیر رسمی- برنامه درسی پنهان)، محتوا، تجربیات یادگیری، روش های یاددهی- یادگیری ، نقش معلم، ارزشیابی، نتایج برنامه حول مقوله محوری الگو یعنی توسعه فرهنگ عمومی، شکل گرفت و با استفاده از فن دلفی و بارش ذهنی توسط صاحب نظران حوزه برنامه درسی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت.
مدیریت آموزشی
سمیرا علی صوفی؛ سمانه سلیمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارتهای مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر با نقش میانجی چابکی سازمانی بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان با تعداد 294 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1971) حجم نمونه 200 نفر محاسبه گردید و ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارتهای مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر با نقش میانجی چابکی سازمانی بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان با تعداد 294 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1971) حجم نمونه 200 نفر محاسبه گردید و روش نمونهگیری تصادفی ساده بود. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای مدیریت کوانتومی عظیمی ثانوی و رضوی (1390)، چابکی سازمانی شریفی و یانگ (2000) و آمادگی برای تغییر دونهام و همکاران (1989) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 881/0، 887/0 و 753/0 برآورد گردید. دادههای حاصل از پرسشنامهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای Spss23 و Lisrel8.8 انجام شد. یافتههای به دست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که ضریب استاندارد بین مدیریت کوانتوم بر آمادگی به تغییر (19/0)، مدیریت کوانتوم بر چابکی سازمانی (58/0)، همچنین آمادگی تغییر و چابکی سازمانی (64/0) و اثر غیر مستقیم مدیریت کوانتوم بر آمادگی تغییر (47/0) معنی دار بوده است.
مدیریت آموزشی
مسعود تقیانی؛ معصومه اولادیان؛ محمود صفری
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد، مولفهها و شاخصهای مدیریت مدرسه محوری بر مبنای ارزشهای اسلامی- ایرانی میباشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 19 نفر از اساتید دانشگاه در سال 1401-1400 و مسئولین با سابقه در آموزش و پرورش میباشد. روش نمونه گیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد، مولفهها و شاخصهای مدیریت مدرسه محوری بر مبنای ارزشهای اسلامی- ایرانی میباشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 19 نفر از اساتید دانشگاه در سال 1401-1400 و مسئولین با سابقه در آموزش و پرورش میباشد. روش نمونه گیری در این پژوهش غیر تصادفی از نوع هدفمند برای انتخاب مصاحبه شوندهها و بر اساس ملاکهای ورود در پژوهش استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای MAXQDA، انجام گرفت. با توجه به تحلیلی که از روش تحلیل مضمون جهت تعیین ابعاد، مولفهها و شاخصهای مدیریت مدرسه محوری بر مبنای ارزشهای اسلامی- ایرانی به اجرا در آمده است، 3 بعد، 9 مؤلفه و 67 شاخص شناسایی و تأیید شده است. ابعاد مدیریت مدرسه محوری شامل بعد فردی (حالات روحی، ارتباطات، توسعه دانش)، بعد تربیتی (مهارت مدیریتی، جو تربیتی، برنامه غیر رسمی) و بعد مدیریتی (دانش حرفهای مدیریت، نگرش حرفهای، مهارت حرفهای) میباشد. همچنین نتایج نشان داد مدیریت مدرسه محور در تمام شاخصهای عنوان شده در ارزیابی از وضعیت مطلوبی برخوردار بود.
مدیریت آموزشی
علیرضا زارع داویجانی؛ خدیجه خانزادی؛ عبدالرحیم نوه ابراهیم؛ نادر سلیمانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر تضعیف کارآفرینی در دانش اموختگان دانشگاهی دانشگاه های پیام نور استان تهران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی), از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت از نوع تحقیق های اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 11 نفر از خبرگان در حوزه کارآفرینی و اساتید ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر تضعیف کارآفرینی در دانش اموختگان دانشگاهی دانشگاه های پیام نور استان تهران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی), از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت از نوع تحقیق های اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 11 نفر از خبرگان در حوزه کارآفرینی و اساتید مدیریت و نمونه گیری به صورت هدفمند می باشد. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان سال آخر مشغول به تحصیل 3750 نفر می باشند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر می باشد. از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای (PPS) استفاده شد. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساخت یافته (بعد کیفی) و در بخش کمی پرسشنامه برگرفته از بخش کیفی می باشد. تجزیه و تحلیل در بخش کیفی به صورت تحلیل مضمون و در بخش کمی تحلیل عاملی تائیدی با استفاده از نرم افزار SPSS و PLS می باشد. خروجی پژوهش به ترتیب تاکید بر تقویت چهار متغیر به ترتیب شامل توانمندی های فردی و شخصی و صلاحیتهای دانش آموختگان، تقویت ارکان آموزشی مرتبط با توسعه کارافرینی در دانشگاه، تقویت شرایط حمایتی دولت (تسهیلگری، حمایتی و تشویقی) و در نهایت مداخله گری در محیط های شش گانه موثر بر کارآفرینی دانشگاهی دارد.
مدیریت آموزشی
مریم سوری؛ محمد مجتبی زاده؛ رسول داودی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه میباشد. روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روشهای تدریس و تکیهگاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع میباشد و با روش نمونه گیری گلوله برفی برای خبرگان و نمونه گیری ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه میباشد. روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روشهای تدریس و تکیهگاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع میباشد و با روش نمونه گیری گلوله برفی برای خبرگان و نمونه گیری هدفمند برای اسناد، 13 خبره و 18 سند (متن) مناسب با اهداف تحقیق، تعیین شد. برای تحلیل داده ها، روش گرندد تئوری با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج حاکی از آن بوده که الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه شامل 10 بعد (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 مؤلفه (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوریهای علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات مؤثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعملهای درون و برون سازمانی، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 شاخص است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخلهای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند.