مدیریت آموزشی
فاطمه حمیدی؛ نجلا حریری؛ فهیمه با ب الحوائجی؛ حسین عباسیان
چکیده
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی آموزش با رویکرد مدیریت دانش در بانک ملی ایران است. از این رو، یک پژوهش کاربردی – توسعهای است که در سایر بانکها و نهادهای مالی کاربرد دارد. روش تحقیق کمی از نوع پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری 1156 نفر شامل کارشناسان و مدیران میانی بخش ستاد بانک ملی در استان تهران بودند. برای محاسبه حجم نمونه از ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی آموزش با رویکرد مدیریت دانش در بانک ملی ایران است. از این رو، یک پژوهش کاربردی – توسعهای است که در سایر بانکها و نهادهای مالی کاربرد دارد. روش تحقیق کمی از نوع پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری 1156 نفر شامل کارشناسان و مدیران میانی بخش ستاد بانک ملی در استان تهران بودند. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 288 نفر تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است. برای اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار صوری یا محتوایی استفاده شد و برای پایایی از روش آلفای کرونباخ که با توجه به مقدار آلفای 9/0 تأیید شد. دادهها به کمک دو نرمافزار آماری اسپیاساس 26و نرم افزار معادلات ساختاری پیالاس 4 پردازش شد. برای تحلیل شکاف از آزمون ناپارامتری ویلکاکسونبرای شناسایی وضع موجود و مطلوب شاخصهای آموزش با رویکرد مدیریت دانش در بانک ملی، برای تعیین اولویت بین مقولهها از آزمون فریدمن و برای تحلیل عامل تاییدی و ساخت مدل از معادلات ساختاری استفاده شد. طبق یافتهها بین میانگین وضع موجود و مطلوب شاخصها در جامعه هدف، تفاوت معنیداری میباشد. در نهایت الگوها در دو بخش وضعیت موجود و مطلوب بررسی شده و مدل ترکیبی ارائه گردیده است. براساس نتایج حاصل مدیران بانک ملی برای اجرای آموزش کارکنان با رویکرد مدیریت دانش باید در تمامی مولفههای مدل که در وضعیت موجود دارای بارعاملی کمتر نسبت به وضعیت مطلوب هستند تلاش مضاعفی نمایند.
لیلا جلالی؛ مهتاب جعفری
چکیده
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی بهسازی منابع انسانی در رابطه بین مدیریت دانش بر عملکرد شغلی معلمان متوسطه دوم شهر کرج میباشد. پژوهش حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، از دسته پژوهشهای همبستگی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش معلمان متوسطه دوم شهر کرج به تعداد 7690 نفر میباشد. با استفاده از فرمول تاباکینگ 200 نفر ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی بهسازی منابع انسانی در رابطه بین مدیریت دانش بر عملکرد شغلی معلمان متوسطه دوم شهر کرج میباشد. پژوهش حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، از دسته پژوهشهای همبستگی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش معلمان متوسطه دوم شهر کرج به تعداد 7690 نفر میباشد. با استفاده از فرمول تاباکینگ 200 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از بین معلمان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای آموزش و بهسازی منابع انسانی ولبا و جانسن (2010)، مدیریت دانش لاوسون (2003)، عملکرد شغلی پاترسون (1990) که دارای روایی و پایایی قابل قبولی بودند، استفاده شد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی، تحلیل مسیر، مدل معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت دانش با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). بین بهسازی منابع انسانی با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). بین مدیریت دانش با بهسازی منابع انسانی رابطه معناداری وجود داشت (05/0≥p). همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نیز نشان داد که متغیر بهسازی منابع انسانی نقش واسطهای را در تاثیرگذاری مدیریت دانش بر عملکرد شغلی داشت (05/0≥p). در مجموع، میتوان نتیجه گرفت که بهبود و توسعه مدیریت دانش و آموزش و بهسازی منابع انسانیمی تواند به شکل مستقیم منجر به افزایش سطح عمکرد شغلی معلمان میشود.
نجف اصغرنژاد؛ سالار حق دوست
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین سواد دیجیتال و مدیریت دانش با توانمندسازی معلمان شهر دهدشت بود. تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه معلمان شهرستان کهگیلویه به تعداد 2200 در سال 1398 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) انجام شد و تعداد 327 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول شهر ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین سواد دیجیتال و مدیریت دانش با توانمندسازی معلمان شهر دهدشت بود. تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل همه معلمان شهرستان کهگیلویه به تعداد 2200 در سال 1398 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) انجام شد و تعداد 327 نفر از معلمان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت بهعنوان نمونه آماری به روش تصادفی طبقهای از معلمان مقطع متوسطه اول شهر دهدشت انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد سواد دیجیتالی توحیدی اصل (1391)، مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و اسپریتزر (1995) استفاده شد. دادهها با آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته نشان داد ضریب همبستگی بهدستآمده در سطح اطمینان (05/0p<) بین سواد دیجیتال و توانمندسازی (6/35%=r)، بین مدیریت دانش و توانمندسازی (2/54%=r) مثبت و معنادار بودند. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که مدل استفادهشده برای پیشبینی توانمندسازی معلمان شهر دهدشت معناداراست و این مدل توان تبیین رابطه بین متغیرها را دارد. متغیرهای مدیریت دانش و سواد دیجیتال، به ترتیب با ضرایب بتای 2/29% و 4/12%، توان پیشبینی توانمندسازی معلمان شهر ده دشت را داشتند. بر اساس ضریب بتا، به ازای یک واحد استاندارد افزایش خرده مقیاسهای یافتن اطلاعات و مدیریت اطلاعات و ارتباطات، دانشآفرینی، حفظ (جذب) دانش و انتقال دانش به ترتیب 21%، و 5/48%، 7/22%، 6/57% و 3/61% واحد استاندارد باعث افزایش توانمندسازی معلمان شهر دهدشت میگردد. بر این اساس، نتیجهگیری میشود که برای توانمندسازی معلمان، توجه به مدیریت دانش (توانمندی و بهروز بودن مدیر) و ارتقای سواد دیجیتالی معلمان، ضروری است.
زهرا پوررشیدی
چکیده
هدف تحقیق حاضر، سنجش تأثیر فعالیتهای توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان با نقش میانجی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه شهید باهنرکرمان بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را روسا، معاونین، مدیران اداری به تعداد 50 نفر و کارکنان شهید باهنرکرمان به تعداد ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر، سنجش تأثیر فعالیتهای توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان با نقش میانجی مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه شهید باهنرکرمان بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را روسا، معاونین، مدیران اداری به تعداد 50 نفر و کارکنان شهید باهنرکرمان به تعداد 352 نفر تشکیل دادهاند که روش نمونهگیری برای روسا، معاونین، مدیران اداری به روش سرشماری و روش نمونهگیری برای کارکنان تصادفی-طبقهای و حجم نمونه آن بر اساس جدول کرجسی و موگان 184 نفر برآورده شد. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای معتبر مدیریت دانش دیکسون (2000)، مدیریت منابع انسانی بوسلی و ویل (۲۰۰۲)، نوآوری سازمانی مقیمی و رمضان (2012) و یادگیری سازمانی نیفه (2001) استفاده گردید که روایی آنها توسط استاد راهنما و صاحبنظران دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل دادهها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار آماری Lisrel و نیز نرمافزار آماری Spss استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد فعالیتهای توسعه منابع انسانی بر مدیریت دانش تأثیر مثبت و معناداری دارد. فعالیتهای توسعه منابع انسانی بر یادگیری سازمانی کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. یادگیری سازمانی کارکنان بر نوآوری آنها تأثیر مثبت و معناداری دارد. مدیریت دانش بر نوآوری کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. فعالیتهای توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد نهایتاً مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در تأثیرگذاری فعالیتهای توسعه منابع انسانی بر نوآوری کارکنان نقش میانجی دارند.