شهاب بهرامی؛ محمد سعید کیانی؛ لیلا نظری؛ لیلا شهبازپور
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی دبیران ورزش بر بهینهسازی اوقات فراغت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه مقطع دوم منطقه هفت شهر تهران به تعداد 2950 نفر بودند. حجم نمونه تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان 370 نفر تعیین شد ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی دبیران ورزش بر بهینهسازی اوقات فراغت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان انجام شد. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه مقطع دوم منطقه هفت شهر تهران به تعداد 2950 نفر بودند. حجم نمونه تحقیق بر اساس جدول کرجسی و مورگان 370 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه استاندارد بارتون گاف (2012)، پرسشنامه محقق ساخته کاشفی و نظری (1397) و پرسشنامه آقایی و تیمورتاش (1389) بود. روایی پرسشنامهها را به لحاظ صوری و محتوایی، استادان مدیریت ورزشی تأیید و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. بهمنظور تحلیل دادهها از نرمافزار آماری Spss استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مسئولیت اجتماعی دبیران ورزش بر بهینهسازی اوقات فراغت دانشآموزان و آسیبهای اجتماعی اثرگذار است، همچنین اوقات فراغت نیز بر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزان اثرگذار است. گذران مطلوب اوقات فراغت به شکل جامع و اصولی خود میتواند جوانان و نوجوانان را برای ورود به عرصههای زندگی، تجربه کارگروهی، مهارتآموزی و ترسیم آیندهای روشن و امیدبخش یاری رساند.
نیره السادات حسینی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش پژوهش محور بر خودراهبری دانشآموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن انجام شد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه دانشآموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن بود. حجم نمونه شامل 40 دانشآموز بود که به شیوه تصادفی خوشهای چندمرحلهای، انتخاب ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش پژوهش محور بر خودراهبری دانشآموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن انجام شد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه دانشآموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن بود. حجم نمونه شامل 40 دانشآموز بود که به شیوه تصادفی خوشهای چندمرحلهای، انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران (2001) بود. دانشآموزانی که یک نمره انحراف استاندارد پایینتر از میانگین داشتند بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش پژوهش محور با گروه آزمایش، به مدت هفت جلسه و هر جلسه یک ساعت کار شد اما در گروه کنترل هیچگونه آموزشی صورت نگرفت. در پایان از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش پژوهش محور بر رغبت به یادگیری، خودکنترلی و خودمدیریتی دانشآموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن مؤثر است (05/0>P). درنتیجه، بهمنظور افزایش خودراهبری دانشآموزان پیشنهاد میشود از روش آموزش پژوهش محور و سایر شیوههای فعال استفاده شود.