انجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201220The effectiveness of movement therapy on visual-motor perceptual errors of students with special learning disabilities in schools in Tehranاثربخشی حرکتدرمانی بر خطاهای ادراک دیداری– حرکتی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران11412056410.22034/jmep.2020.240282.1024FAرحمت اله عظیمیدانشجوی دکتری ،مربی ، گروه روانشناسی ، دانشگاه غیرانتفاعی ناصرخسرو، ساوه، ایران0000-0002-4814-6530Journal Article20200719The aim of this study was to evaluate the effectiveness of movement therapy on visual-motor errors of students with special learning disabilities in schools in Tehran. This research was conducted in the form of a quasi-experimental study with a control group and within the framework of a pre-test and post-test design for both experimental and control groups. The sample group consisted of 30 male students with special learning disabilities living in Tehran who were selected by cluster random sampling and then randomly assigned to the experimental and control groups, 15 in each group. The rate of visual-motor errors of the participants in this study was measured by the visual-motor test of Gestalt port in pre-test and post-test. Movement therapy program intervention was performed on the experimental group for 12 sessions of 90 minutes three days a week. After the end of the movement therapy program, the post-test was performed for both groups. The results of analysis of covariance showed that the rate of visual-motor errors in the experimental group decreased significantly at the confidence level (P <0.05). Therefore, it can be said that movement therapy can reduce the rate of visual-motor errors in students with special learning disabilities.هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حرکتدرمانی بر خطاهای دیداری- حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیشآزمون و پسآزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. گروه نمونه 30 نفر از دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری خاص ساکن شهر تهران بودند که بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. میزان خطاهای دیداری – حرکتی شرکتکنندگان در این پژوهش توسط آزمون دیداری- حرکتی بندرگشتالت در پیشآزمون و پسآزمون سنجیده شد. مداخله برنامه حرکتدرمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقهای و سه روز در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه حرکتدرمانی از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میزان خطاهای دیداری – حرکتی گروه آزمایش کاهش معناداری در سطح اطمینان (05/0p <) یافته است؛ بنابراین میتوان گفت که حرکتدرمانی میتواند میزان خطاهای دیداری – حرکتی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص را کاهش دهد.https://www.jmep.ir/article_120564_6164b85fba1915041945abc9b894f061.pdfانجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201219Investigating the relationship between organizational learning and communication skills with organizational conflict in the staff of education departments in the four districts of Karajرابطه میان یادگیری سازمانی و مهارتهای ارتباطی با تعارض سازمانی در کارکنان اداره آموزشوپرورش نواحی چهارگانه کرج154212056510.22034/jmep.2020.251169.1035FAسید محمد میرکمالیاستاد، مدیریت وبرنامهریزی آموزشی،گروه مدیریت آموزشی ،دانشگاه تهران ، ایرانmkamali@ut.ac.irعلی قائم منتظریکارشناس ارشد علوم تربیتی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه تهران،ایران0000-0001-8656-3784Journal Article20201003The aim of this study was to determine the relationship between organizational learning and communication skills with organizational conflict in the staff of the Education Department of the four districts of Karaj. The study method was correlational. The statistical population of the study included all employees of the Education Department of the four districts of Karaj. According to the statistical population, a sample of 265 people was selected by stratified random sampling. Data collection tools were Nif Organizational Learning Questionnaire (2001), Baron and Hadadi Communication Skills Questionnaire (1986), and Shirkhani Organizational Conflict Questionnaire (2011). Data analysis was performed using Pearson correlation coefficient and multiple regression test (stepwise). Findings of this study showed that there is a relationship between team learning and information skills variables with organizational conflict (P <0.05) and team learning and information skills variables have the predictive power of organizational conflict. It seems that by cultivating the spirit of learning in the organization and also improving the communication skills of employees, individual and organizational conflicts can be prevented.مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه میان یادگیری سازمانی و مهارتهای ارتباطی با تعارض سازمانی در کارکنان اداره آموزشوپرورش نواحی چهارگانه کرج انجام شد. روش مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان اداره آموزشوپرورش نواحی چهارگانه کرج بودند که با توجه به حجم جامعه آماری، نمونهای به حجم 265 نفر تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف (2001)، پرسشنامه مهارت ارتباطی بارآن و هادگی (1986) و پرسشنامه تعارض سازمانی شیرخانی (2011) بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه (گامبهگام) انجام شد. یافتههای این مطالعه نشان داد بین متغیرهای یادگیری تیمی و مهارت اطلاعرسانی با تعارض سازمانی رابطه وجود دارد (05/0> P) و متغیرهای یادگیری تیمی و مهارت اطلاعرسانی قدرت پیشبینی متغیر ملاک تعارض سازمانی را دارند. به نظر میرسد با پرورش روحیه یادگیری در سازمان و نیز بهبود مهارتهای ارتباطی کارکنان بتوان از تعارضات فردی و سازمانی جلوگیری کرد.https://www.jmep.ir/article_120565_1e1b429380e6f8a851a92659593d9ddf.pdfانجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201220Presentation of the competency model of Payame Noor University staff with the methodology of data-based theoryارائه مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور با روششناختی تئوری داده بنیاد436812056610.22034/jmep.2020.240743.1025FAزهرا خواجه علی جهانتیغیدکترای علم اطلاعت و دانش شناسی ،عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور زاهدان،ایران0000000219717365معصومه عبدالهیدانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شیراز.شیراز ایران .Journal Article20200722The purpose of this study was to present the competency model of Payam-e-Noor University staff with the cognitive method of data-based theory. The research method was applied in terms of purpose; qualitative in terms of data type; and data-based type. The statistical population of the study consisted of 25 individuals, experts of Payam-e-Noor University who were selected aهدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور با روششناختی تئوری داده بنیاد بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع داده کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان دانشگاه پیام نور بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و اصل اشباع 25 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه با افراد خبره بیانگر روا بودن مصاحبه بود و بهمنظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایا و روا بودن مصاحبه بود. برای تحلیل دادههای پژوهش از طریق تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفههای ویژگیهای فردی، مدیریت، فناوری اطلاعات، جزء مؤلفههای تأثیرگذار بر شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور بودند. همچنین، مؤلفههای شایستگی کارکنان شامل مؤلفههای شناختی، نگرشی و مهارتی مورد شناسایی قرار گرفت. علاوه بر این سازوکارها و عوامل تسهیل گر و همچنین موانع اجرای مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور نیز ارائه گردید که از برازش مطلوبی برخوردار بود.https://www.jmep.ir/article_120566_29f74bf49cc6dfb2f97ec07c9224f69f.pdfانجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201220The Impact of Positive Leadership on Work Engagement with the Mediating Role of Psychological Empowerment among the of Managers in High Schools of Sabzevar Cityتأثیر رهبری مثبتگرا بر اشتیاق به کار با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی مدیران مقطع متوسطه شهر سبزوار699212056710.22034/jmep.2020.248173.1036FAسمیرا صفرزادهکار شناس ارشد مدیریت آموزشی ،گروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایرانعلی محمد ناعمیگروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایرانJournal Article20201022The present study examines the impact of positive leadership on work engagement with the mediating role of psychological empowerment among the managers of high schools in academic year 1398-99 in Sabzevar city. The method of research in view of application purpose and the method of data collection is descriptive and its type is correlation with an emphasis on structural equations. The population consisted of all managers of high schools (first and second term) in Sabzevar city (138 persons) among which 102 individuals were selected as the sample group, using on cochrane formula based. That sample was selected by Simple Random sampling. The data was collected through positive leadership Cameron (2008), work engagement by Schaufeli & Bakker (2006), psychological empowerment by Spreitzer & Mishra (1995) questionnaires. To evaluate reliability of the questionnaires we used Spss22 and lisrel 8.8 softwares, and Pearson correlation and structural equation modeling (SEM) was used for data analyzing. The results showed that: psychological empowerment playing a mediating role in impact of positive leadership on work engagement. Positive leadership has a significant impact on the psychological empowerment (0/43) and psychological empowerment has a significant impact on the work engagement (0/32).پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر رهبری مثبتگرا بر اشتیاق به کار با میانجیگری توانمندسازی روانشناختی مدیران مقطع متوسطه شهر سبزوار در سال تحصیلی 99-1398 صورت گرفت. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مقطع متوسطه (دوره اول و دوم) شهر سبزوار به تعداد 138 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 102 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و از طریق روش نمونهگیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه رهبری مثبتگرا کامرون (2008)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و اشتیاق به کار شوفلی و بیکر (2006) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Spss22 و 8.8 lisrel و آزمونهای همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتهها نشان داد توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبتگرا بر اشتیاق به کار نقش میانجیگری دارد؛ رهبری مثبتگرا بر توانمندسازی روانشناختی با ضریب مسیر 43/0 تأثیر معناداری دارد؛ همچنین توانمندسازی روانشناختی بر اشتیاق شغلی با ضریب مسیر 32/0 تأثیر معناداری دارد.https://www.jmep.ir/article_120567_8a413309e5bec09875c280c3ca5c4445.pdfانجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201220The effect of managers' transformational leadership style on the exhaustion of high school teachers in Royanتأثیر سبک رهبری تحولآفرین مدیران بر تحلیل رفتگی معلمان مدارس متوسطه شهر رویان9311112056810.22034/jmep.2020.254202.1037FAمحمدرضا منصورکیاییکارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک ایرانJournal Article20201024The aim of this study was to investigate the effect of transformational leadership style of principals on job burnout of high school teachers in Royan. The method of the present study was descriptive-correlation. The statistical population of this study was the principals and teachers of Royan secondary schools. Using Morgan table, the sample size was 86 individuals who were selected using simple random sampling method. Data collection tools were standard questionnaires of transformational leadership of Bass and Olivier (2000) and job burnout of Maslach and Jackson (1981). Data analysis was performed using multivariate regression method. The findings of this study showed that there is a negative relationship between the variables of ideal influence and individual consideration with job burnout (P <0.01) and transformational leadership style is effective on job burnout. Therefore, it is expected that by changing the leadership style to transformational leadership, positive consequences will be achieved and the job burnout of school teachers will be prevented.مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک رهبری تحولآفرین مدیران بر تحلیل رفتگی شغلی معلمان مدارس متوسطه شهر رویان انجام شد. روش مطالعه حاضر، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه مدیران و معلمان مدارس متوسطه رویان بودند. با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 86 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای استاندارد رهبری تحولآفرین بأس و آولیو (2000) و تحلیل رفتگی شغلی مسلاچ و جکسون (1981) بود. تحلیل دادهها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره انجام شد. یافتههای این مطالعه نشان داد بین متغیرهای نفوذ آرمانی و ملاحظه فردی با تحلیل رفتگی شغلی رابطه منفی وجود دارد (01/0>P) و سبک رهبری تحولآفرین بر تحلیل رفتگی شغلی مؤثر است؛ بنابراین، میتوان انتظار داشت با تغییر سبک رهبری بهسوی رهبری تحولگرا، پیامدهای مثبتی حاصل شود و از تحلیل رفتگی شغلی معلمان مدارس جلوگیری به عمل آید.https://www.jmep.ir/article_120568_c9e4abbd5f1b76df4534eea83d40a575.pdfانجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201220Relationship between classroom management practices and communication skills with academic achievement motivation of primary school students in Chabaksarرابطه بین شیوههای مدیریت کلاس و مهارتهای ارتباطی باانگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر چابکسر11313112056910.22034/jmep.2020.243991.1030FAلیلا طالبی خانسریکارشناسی ارشد علوم تربیتی ، دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن ، ایران0000-0002-7780-4838Journal Article20200815The aim of this study was to determine the relationship between classroom management practices and communication skills with the academic achievement motivation of elementary school students in Chabaksar. The research method was descriptive-correlation. The statistical population of this study included teachers and male and female elementary school students in Chabaksar. 80 teachers and 200 students were selected using simple random sampling and cluster random sampling. Teachers answered the questions of the Communication Skills Questionnaire (Quindam, 2004) and teaching style (Gerash, 1996), and students answered the questions of the Academic Achievement Motivation Questionnaire (Walrand, 1992). Data analysis using stepwise regression method showed that the variables of classroom management practices and listening skills are the best predictors for the variable of academic achievement motivation, and there is a relationship between classroom management practices and communication skills with students' academic achievement motivation (P <0.01). As a result, teachers can benefit from effective classrooming styles and communication skills to increase motivation for academic achievement and prevent student burnout.مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین شیوههای مدیریت کلاس و مهارتهای ارتباطی باانگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر چابکسر انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان و دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی مدارس شهر چابکسر بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و تصادفی خوشهای 80 معلم و 200 دانشآموز انتخاب شدند. معلمان به سؤالات پرسشنامههای مهارتهای ارتباطی (کوئیندام، 2004) و سبک تدریس (گراشا، 1996) و دانش آموزان به سؤالات پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی (والراند، 1992) پاسخ دادند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش رگرسیون گامبهگام نشان داد متغیرهای شیوههای مدیریت کلاس و مهارت گوش دادن بهترین پیشبینی کننده برای متغیر انگیزه پیشرفت تحصیلی میباشند و بین شیوههای مدیریت کلاس و مهارتهای ارتباطی باانگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر چابکسر رابطه وجود دارد (01/0> P). درنتیجه، معلمان میتوانند از سبکهای کلاس داری مؤثر و مهارتهای ارتباطی در جهت افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی و پیشگیری از فرسودگی و افت تحصیلی دانش آموزان سود ببرند.https://www.jmep.ir/article_120569_dc50bc6fac27c61613e0b1d4cc8abe7d.pdfانجمن مدیریت کسب و کار ایرانفصلنامه مدیریت و چشم انداز آموزش2716-98202320201220The relationship between early maladaptive schemas and burnout with the mediating role of psychological capitalرابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روانشناختی13316312057010.22034/jmep.2020.246519.1033FAزهرا امینیکارشناسی ارشد رشته روانشناسی صنعتی-سازمانی،دانشگاه ازاد اسلامی واحد تنکابن،ایرانوحید خوش روشاستادیار ، عضو هیات علمی، گروه روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن،ایرانJournal Article20200903The aim of this study was to analyze the relationship between early maladaptive schemas and burnout with the mediating role of psychological capital. The research method was descriptive-correlational in nature and applied in terms of purpose. The statistical population of the study was primary school principals in Tehran engaged in service in the school year 1397-98. The sample size was determined 200 individuals and selected using a multi-stage cluster sampling method. For data collection, the Lutans (2007) Psychological Capital Questionnaire, Maslach & Jackson (1985) burnout questionnaires, and Young's early maladaptive schemas (2006) were used. Their validity was confirmed by experts and academics and their reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient test. In order to analyze the data, the structural equation method was used using LISREL statistical software, eighth edition. The results showed an early maladaptive schema and its dimensions (cut and rejection, impaired self-control and function, impaired limitations, other orientation and excessive distraction and inhibition) have a negative relationship with psychological capital and its dimensions, and a positive and significant relationship with burnout. Psychological capital has a negative and significant relationship with burnout and finally, psychological capital has a mediating role in the relationship between initial maladaptive schemas and burnout.هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه بین طرحوارههای ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی با نقش میانجی سرمایه روانشناختی است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 1398-1397 مشغول به خدمت تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از روش خوشهای چندمرحلهای 200 نفر تعیین و انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامههای سرمایههای روانشناختی لوتانز (2007)، فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (۱۹۸۵) و طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (2006) استفاده گردید که روایی آنها توسط خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. بهمنظور تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار آماری لیزرل ویرایش هشتم استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرحواره ناسازگار اولیه و ابعاد آن (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگر جهت مندی و گوشبهزنگی بیشازحد و بازداری) با سرمایههای روانشناختی و ابعاد آن رابطه منفی و با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و معناداری دارند. سرمایه روانشناختی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد و نهایتاً سرمایه روانشناختی در رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه و فرسودگی شغلی نقش میانجی دارد.https://www.jmep.ir/article_120570_d8b37ca7d8f6090d903139ef88be13af.pdf