سمیرا پالی؛ لیلا اذعانی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی شادکامی و انگیزش تحصیلی در رابطه میان خودراهبری یادگیری با پذیرش اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن انجام شد. انجام شد. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه این تحقیق دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 204 ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی شادکامی و انگیزش تحصیلی در رابطه میان خودراهبری یادگیری با پذیرش اجتماعی در دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن انجام شد. انجام شد. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه این تحقیق دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرستان تنکابن بودند. با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 204 دانشآموز انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه انگیزش تحصیلی والراند و همکاران (1992)، پرسشنامه پذیرش اجتماعی کراون و مارلو (1960)، پرسشنامه خودراهبری یادگیری فیشر و همکاران (2001) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد در مدل تحقیق اثر مستقیم متغیر پیشبین و ملاک برابر با 38/0 بود، اثر غیرمستقیم در صورت وجود متغیر میانجی شادکامی 600/0 و اثر غیرمستقیم در صورت وجود متغیر میانجی انگیزش تحصیلی 510/0 بود که با توجه به کمتر بودن اثر مسیر مستقیم از مسیرهای غیرمستقیم بنابراین وجود متغیرهای میانجی شادکامی و انگیزش تحصیلی تأثیر را افزایش میدهد و نقش میانجی در فرضیه تحقیق مورد تأیید واقع شد.
سرور حسن زاده
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین ریتمهای شبانهروزی با فراحافظه با میانجیگری سبکهای پردازش هیجانی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که جامعه آماری آن را دانشجویان روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامشهر تشکیل میدادند (2300 = N). روش نمونهگیری تصادفی طبقهای است. حجم نمونه بر اساس نظر تاپاچنیک و فیدل (2001) ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین ریتمهای شبانهروزی با فراحافظه با میانجیگری سبکهای پردازش هیجانی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که جامعه آماری آن را دانشجویان روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامشهر تشکیل میدادند (2300 = N). روش نمونهگیری تصادفی طبقهای است. حجم نمونه بر اساس نظر تاپاچنیک و فیدل (2001) در مطالعات با رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری تعیین شد (200=n). ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر مقیاس ریتمهای شبانهروزی هورن و اوستبرگ (1976)، مقیاس اعتماد به حافظه و شناخت ندلجکوویک و کایریوس (2007) و مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007) بود. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها نشان داد ریتمهای شبانهروزی با ضریب 421/0 و بهبیاندیگر بهاندازه 1/42 درصد بر فراحافظه تأثیر دارد (05/0 > p ) و با توجه به مقدار t-value که برابر 523/7 است میتوان بیان کرد سبکهای پردازش هیجانی در رابطه بین ریتمهای شبانهروزی با فراحافظه نقش میانجی را ایفا میکند.